- لعل لبی
- دارای لبی لعل فام بودن
معنی لعل لبی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لال لب سرخ لب آنکه دارای لبی لعل فام باشد، روشنی وسفیده
حمل لعل
لال میخی
پارسی تازی گشته لال کپاه خون، جگر، می دارای قبایی برنگ لعل دارندء قبای سرخ: بس کز آتش سری وباد کلاهی فلک بر سر خاک ز خون لعل قبایید همه. (خاقانی. سج. 409)، خون دم، جگر: سرخ سواری بادب پیش او لعل قبایی ظفر اندیش او. (مخزن الاسرار. چا. 3 ص 51)، شراب انگوری
لالسای